در حالی مذاکرات سیاسی میان طرفهای لبنانی و رژیم صهیونی برگزار شده و برخی دولتمردان لبنان نیز بر اجرای خواست غرب مبنی بر خلع سلاح مقاومت اصرار دارند که در سخنانی باراک فرستاده دونالد ترامپ اعلام کرد که حزبالله لبنان با توجه به توانمندیهای خود و حمایتهای منطقهای، قابل خلع سلاح از طریق اقدامات نظامی نیست و هرگونه تلاش نظامی برای این هدف با پیچیدگیها و پیامدهای گستردهای همراه خواهد بود. تام باراک فرستاده ترامپ در امور سوریه و لبنان گفت که نه ارتش لبنان و نه اسرائیل قادر به خلع سلاح حزبالله از طریق نظامی نیستند و برای خلع سلاح حزبالله باید فکر دیگری جز مداخله نظامی وجود داشته باشد. باراک با اشاره به تشدید حملات اسرائیل در هفتههای اخیر افزود: تلاش برای سرکوب نظامی حزبالله نمیتواند اهداف اسرائیل را محقق کند.»
این سخنان از سوی باراک در حالی مطرح می شود که در طول یک سال آتش بس میان لبنان و رژیم صهیونیستی از یک سو صهیونیستها حملاتی هر روزه به لبنان داشتهاند که اخیرا نیز در جنایتی بزرگ اقدام به قتل عام شهروندان لبنانی از جمله شهادت طباطبایی از فرماندهان حزب الله پرداختهاند. از سوی دیگر نیز آمریکا هیاتهای سیاسی و امنیتی بسیاری را از جمله با محوریت باراک به بیروت اعزام کرده تا با سیاست فشار اقتصادی و نیز مشوقهای ادعایی در نهایت لبنان را وادار به تسلیم شدن و خلع سلاح حزب الله نمایند. سخنان تام باراک را میتوان اعترافی آشکار به شکست یک سال طراحی نظامی، سیاسی و اقتصادی علیه مقاومت لبنان دانست که برملا کننده دروغین بودن ادعاهای افرادی همچون ترامپ و نتانیاهو است که ادعا دارند توانستهاند با به شهادت رساندن رهبران و فرماندهان حزب الله همچون شهید سید حسن نصرالله مقاومت لبنان را تضعیف و نابود سازند. به عبارتی دیگر سخنان تام باراک را میتوان سندی بر پویایی و ایستایی مقاومت لبنان دانست که از یک طرف توانسته است به احیای ساختار سیاسی و دفاعی خویش بپردازد، بگونهای که نماینده آمریکا رسما از شکست گزینه نظامی در برابر حزب الله سخن میگوید و از طرف دیگر آنکه این اعتراف نشان میدهد که جنگ ادراکی و ترکیبی غربی - عربی و عبری برای تضعیف جایگاه حزب الله نزد مردم لبنان با شکست همراه بوده و همچنان مقاومت رویکرد اصلی مردم لبنان و منطقه را تشکیل میدهد.
نکته اساسی آنکه سخنان باراک در باب حامیان منطقهای حزب الله نیز سندی دیگر بر شکست راهبرد جنگ افروزانه و جنایتکارانه آمریکا و صهیونیستها در منطقه است که ادعا دارند با کشتار و اشغالگری توانستهاند مقاومت را در منطقه تضعیف نمایند. البته باید در نظر داشت که این اعتراف به معنای دست کشیدن آمریکا از فتنه انگیزی علیه حزب الله نمیباشد و فشارهای اقتصادی و سیاسی، مانع تراشی در بازسازی ویرانههای جنگ، تحریک جریانهای سیاسی و کشورهای عربی علیه حزب الله، تبلیغات رسانهای برای دلسرد سازی مردم لبنان در انتخابات آتی از جریان مقاومت جهت مهندسی انتخابات و ترکیب پارلمانی همسو با غرب و سازشکاری در طراحی غیر نظامی غرب علیه حزب الله در دستور کار قرار دارد. این رویکرد را در تقدیر اخیر فرمانده سنتکام از جولانی سرکرده تروریستهای حاکم بر سوریه میتوان مشاهده کرد که مدعی شده بود دمشق مانع ارسال تجهیزات به لبنان شده است. سخنانی که برگرفته از طراحی آمریکایی برای جنگ افروزی میان لبنان و سوریه و بهره گیری از تروریسم برای تضعیف مقاومت است.
اعتراف و ابراز ناامیدی فرستاده ترامپ در باب خلع سلاح حزب الله، را میتوان برگرفته از چند اصل اساسی دانست. نخست پایگاه مردمی حزب الله است، چنانکه مراسم تشییع پیکر شهدای اخیر حزب الله با حضور گسترده مردم برگزار شد و به رغم فشارهای اقتصادی و جنگ گسترده رسانهای برای دور سازی مردم از مقاومت، عملا مردم لبنان همچنان مقاومت را تنها راه نجات کشورشان در برابر متجاوزان می دانند.
دوم آنکه برخلاف ادعای آمریکا و صهیونیستها مقاومت در منطقه نه تنها تضعیف نشده است، بلکه توانسته با شناخت نقاط قوت و ضعف، بر اساس شرایط به روز رسانی و بازسازی راهبردی خویش را محقق سازد و همچنان سدی در برابر دشمنان امنیت و ثبات منطقه باشد. سوم آنکه برخلاف تصور دشمنان لنبان، کادر رهبری و فرماندهی حزب الله نه بر اساس فردیت که در قالب ساختاری منسجم و سازماندهی شده، تشکیل شده است که شهادت رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی خللی در روند آن ایجاد نمیسازد، چنانکه شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزبالله در سخنرانی اخیر خویش بار دیگر اعلام کرد که این جنبش هرگز دست از سلاح خود برنخواهد داشت و حاضر است تا پایان راه دست به جانفشانی بزند.
حزب الله در کنار آنکه بر لزوم انسجام درونی لبنانیها تاکید دارد، حفظ سلاح را اقدامی در جهت امنیت لبنان بر اساس راهبرد دفاعی ارتش، مردم و مقاومت دانسته و حاضر به عقب نشینی از این اصول نمیباشد.
رویکرد هوشمندانه حزب الله بر دو اصل همگرایی درونی و وارد نشدن به جنگ داخلی و همزمان حفظ توان نظامی و هشدار در باب اهداف پنهان و آشکار دشمنان لبنان استوار است، چنانکه در افشاگری بزرگ دبیر کل حزب الله تاکید کرده است که تجاوزات صهیونیستها و تحرکات و تهدیدات آمریکا بهدلیل سلاح حزبالله نیست، بلکه برای فراهم کردن مقدمات اشغال تدریجی لبنان و ترسیم پروژه اسرائیل بزرگ از دروازه لبنان صورت میگیرد. بر اساس همین آگاهی راهبردی است که حزب الله در کنار آنکه بر لزوم انسجام درونی لبنانیها تاکید دارد، حفظ سلاح را اقدامی در جهت امنیت لبنان بر اساس راهبرد دفاعی ارتش، مردم و مقاومت دانسته و حاضر به عقب نشینی از این اصول نمیباشد. رویهای که عملا طراحی صهیونیستها و آمریکا را با ناکامی همراه ساخته که نتیجه آن را در اعترافات باراک مبنی بر غیر قابل اجرایی بودن خلع سلاح حزب الله میتوان مشاهده کرد. سخنان باراک را میتوان یک اعتراف بزرگ مبنی بر ناتوانی دشمنان مقاومت دانست، هر چند که این امر به منزله پایان یافتن مداخلات و فتنهها علیه حزب الله نخواهد بود، بویژه اینکه حامیان اشغالگری رژیم صهیونی هر روز بهانهای جدید برای اجرای اهداف سلطه گرایانه این رژیم ابداع میکنند، چنانکه اکنون نیز با ادعای همکاری یونیفل با حزب الله به دنبال اخراج این نیروها و زمینهسازی برای جنگی جدید علیه لبنان هستند.